چهل روز گذشت
سلام به روی ماهتون نی نی های من به همین زودی چهل روز گذشت (مبارکه ) البته نه به همین زود زود تقریبا پدر همه رو درآوردید از کدومش بگم شب نخوابیا روز نخوابیا و بدو بدو کردنا دنبال شیر و پنپرز خلاصه شما دوتا کلی آدمو مچل کردین حمام چله مسافرت بودین خونه مامان جون خیلی خوش گذشت شما هم مثل همیشه نا مردی نکردین و همه تا صبح بیدار بودن ..امشب آویسا خانوم خونه مامان جونه دلم واسش تنگ شده اما چاره ای نیست نمیشه شما دو تا وروجک رو یه جا نگه داشت نوبتی باید جاتونو عوض کنید تا زمانیکه عاقل بشید و آوش خان گریه هاشو کم کنه ...
نویسنده :
مامان جون
22:50